کلماتی از استاد سید طاهر غفاری قره باغی--1
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 17567
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

.:☼آثار استاد سید طاهر غفاری قره باغی☼:.
در این وبلاگ، برخی از فرمایشات و یادداشت های ایشان در معرض استفاده شماست.




.

1-اصول برنامه ها در کلام نورانی عالم مربّی الهی ، حضرت آیت الله العظمی آقای سیّد رضا بهاء الدینی (قدّس سرّه):

اگر عمل انسان به انگیزه های نفسانی یا بر اساس احساسات یا به جهتی از جهات دنیوی باشد ، از امر خالص (یعنی کار خالص بودن) خارج می شود و این مانع افاضات الهی است.

تزکیه و تهذیب نسبت به علوم الهی و معارف حقّه ، همان «طلب» است. طلب در علوم متعارف، حرکت از وطن به مراکز علمی و حضور در جلسات بحث و تعلیم است و لکن طلب در معرفت الله ، حرکت روحانی است که همان تزکیه و تهذیب است. در خود سازی، انسان از مرحله ی بهیمیّت (یعنی حیوان بودن) حرکت کرده و به مرحله انسانی نائل می شود و این منشأ برکات الهی است.

2- بیانی اجمالی در رابطه با نماز:

به بیان بزرگان اهل معرفت ، نماز در جلب رحمت الهی و دفع سمّ گناهان و غفلت ها ، تأثیر فوق العاده ای دارد. به شرط آن که معنی آن را واقعًا درک کنیم و در وقت نماز مراعات کنیم.

2-1 شمّه ای از نکات برگرفته از کلام بزرگان:

2-1-1  معنای «الله اکبر»

«الله اکبر» یعنی الله (که هستی بخش و مبدأ هستی می باشد) ، بسی بالاتر از آن است که موجودی بتواند او را وصف کند: عظمتِ وصف ناپذیر ؛ علمِ وصف ناپذیر؛ قدرت وصف ناپذیر ؛ رحمتِ وصف ناپذیر ؛ فضل و کرمِ وصف ناپذیر و ... .

2-1-2 در نماز، حتّی خودم را هم پشت سر انداختم! تو حرف بزن خدایا !

بعضی فرموده اند: بالا بردن دست ها در حال تکبیر اشاره به این است که همه ی غیر خدا را به پشت سر انداختم و فقط و فقط می خواهم التفات به حق تعالی داشته باشم. گویا می خواهد خودش هم نباشد! پس چه بگوید؟! خود را نیست حساب کرده است. (گر او هست، حقّا که من نیستم!) لذا مناسب این شد که کلام خدا که حمد و سوره است را بر زبان جاری کند. گویا خدا به جای او سخن می گوید.

اگر در نماز حقیقتًا به همین مقدار توجّه کنیم، نمازمان روح عجیبی پیدا خواهد کرد. خدایا روزی مان بگردان!

3- سخنی از بعض اهل معرفت (محبّت خدا ، رنگ خداییست.):

«محبّت» ، کارش تغییر دادن و رنگ زدن است. مگر نمی بینی آن کسی که دوستش داری ، اخلاق و رفتار تو را عوض عوض کرده است و تو مانند او شده ای؟!

موالیان ما (محمّد و آل محمّد .) ما را با محبّت خود ، رنگ الهی می زنند.

تعلیم و تربیت در راه خدا ، عبادت است. عبادت مقدمه ی معرفت و معرفت مقدمه ی محبّت است (یعنی مقصد آخر ، محبّت است و منظور محبّت خداست.)

B

4- چوب خدا !

یکی از مومنین که به مکّه مشرّف شده بودند، این جریان را نقل کرده اند:

در سال1374 هجری شمسی برای تشرّف به عمره به فرودگاه رفتم. از آن جا به جدّه رفتیم. هنگامی که مأمورین سعودی از ما گذرنامه خواستند، معلوم شد که یک نفر از کاروان ما گذرنامه ندارد. وقتی که از او سوال شد که گذرنامه ات کجاست؟ گفت: اشتباهًا در هواپیما وقتی که غذایش را خورده است، گذرنامه را همراه با ظروف غذا به مهماندار داده است! هواپیما را جریمه کردند که مسافرِ بی گذرنامه آورده ای! و بنا شد که این شخص را به ایران برگردانند. مدیر کاروان به تلاش و کوشش افتاد که شاید بتواند مأمورین را قانع کند ولی قبول نمی کردند. وقتی مدیر به میان کاروان آمد ، خود آن مرد به مدیر گفت: زحمت نکشید! من نباید به مکّه و مدینه بروم! شش ماه است که با یکی از فامیل های نزدیک خود که علویّه است ، قهر بودم و با او حرف نمی زدم. دو روز قبل که بنا داشتم حرکت کنم ،‌ رفتم با ایشان خداحافظی کنم. او گفت: می خواهی به مکّه بروی؟ گفتم: بلی به زیارت جدّ من، رسول الله ، اگر جدّ من است نخواهی رفت! (یعنی نفرین کرد) بالاخره او را در هواپیما سوار کردند و به ایران برگرداندند!

 

 

 

 

 

x



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: